شهادت مادر

بسم الله الرحمن الرحیم

آجرک الله یا ضاحب الزمان(عج)

آقا جان تسلیت عرض میکنم.

.

پ.ن: این روزها برای سلامتی قلب داغدار مولامون صدقه بدیم

فاطمیه آمد

بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمیه آمد و ...

جای نقطه چین را خودتون پر کنید

آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبت ام ابیها فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

فقط نشسته و گفتیم...

بسم الله الرحمن الرحیم

آقا جان شرمنده ام.

از این همه سکون شرمنده ام.

از اینکه انتظار را فقط دست روی دست گذاشتن معرفی کرده ایم شرمنده ام.

دوستان یادمان باشد برای اینکه ظهور اتفاق بیفتد باید به سمت ظهور برویم.

سکون و ایستادن باعث دلمردگی و مرداب شدن میشود.

یاعلی

بوی فاطمیه

بسم الله الرحمن الرحیم

بوی فاطمیه داره میاد.

دوباره بغض های فرو خورده.

دوباره اشک های بی صدا.

دوباره ...

همیشه دلم میخواست اگر قراره خدا جونمو بگیره شب شهادت مادرم حضرت زهرا(سلام الله علیها) باشه.

لعنة الله علی القوم الظالمین

آقای تمام روزها

بسم الله الرحمن الرحیم

نمیدانم چرا فقط جمعه ها یادت میکنیم آقا جان.

انگار میگوییم فقط وقتی سرمان خلوت است به یادت هستیم!!!

کاش ما منتظران بفهمیم که باید در تمام لحظات شما را بخوانیم.

وقتی تمام فکر و ذکرمان شد ظهور آن وقت شاید بفهمیم معنی انتظار را

الهم عجل لولیک الفرج

امان از غربت

بسم الله الرحمن الرحیم

مینویسم امام زمان(عج)

بخوان تنهاترین امام.

نمیدونم تا حالا شب مسافرت رفتید یا نه.

سر به شیشه ماشین گذاشتید یا نه.

توی اون تاریکی به این فکر کنید امامی که این همه مدعی عاشقی داره الان معلوم نیست کجاست.

کجای این بیابون ها سر به سجده گذاشته و با خدای خودش نجوا میکنه

آقا جان شرمنده ام که از شیعه بودن فقط ادعا دارم

برای سلمتی و فرج مولای غریبم صلوات

دردِ دل

بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی دلت پر از درد میشود میخواهی دردِ دلت را با درد و دل کم کنی.

اما بعضی وقتها همین درد و دل هم غصه می آورد.

وقتی گوشی برای شنیدن نباشید غصه ها هم سخت تر میشود.

می خواهی حرف هایت را به امام غریبت بزنی اما خجالت میکشی

میدانی مولا خودش به اندازه کافی غم و غصه دارد

این روزها دلم پر از درد است.

درد تنهایی مولا

درد تنهایی مولا

درد تنهایی مولا

پ.ن:این روزها کارد از استخوانم هم گذشته است.دعایی کنید

مادر

بسم الله الرحمن الرحیم

بچه که بودیم میگفتند کلمات را بخش بندی کنید.

ما هم یاد گرفته بودیم با کلمات بازی کنیم.

اما فقط بازی بود و نه کاری دیگر.

هیچ وقت فکر نمیکردیم چرا مادر دو بخش است.

وقتی بزرگتر شدیم به جای معلم روضه خوان جوابمان را داد.

ما و تنهایی

بسم الله الرحمن الرحیم

تنهایی

بدترین غصه ها را داشته باشی وقتی کسی کنارت باشد

وقتی یک دوست در کنارت داشته باشی

وقتی بتوانی حرف هاست را به او بگویی

غصه ها قابل تحمل میشوند.

اما اگر تنها باشی.

غصه ها دوره ات میکنند و شروع میکنن به زخم زدن.

آن وقت است که عزیزانت هم نمی توانند دردی را دوا کنند.

عادت کرده ام موقعی که دیگر تحملم تمام میشود میروم در خانه مادر سادات.

شاید ننگ باشم برایشان ولی فرزندشان که هستم.

نوکرشان که هستم.

مادر جان امروز از دل گرفتگی هم گذشته است.

زمین و زمان دست به دست هم داده اند تا بگویم کم آوردم.

اما تا زمانی که خدا نگاهم میکنم و نوکر شما هستم نمی گویم.

اما مادر جان شما هم کمکم کنید.

شما که دستگیر همه عالم هستید

شما که تمام غصه های مولا با بودن شما حل میشد

انگار غصه ها هم دیگر شده اند صاحب خانه و من میهمان.

مادر جان اگر نگاهم نکنید غم ها مرا با خود میبرند

من نمیخواهم از در این خانه دور شوم.

تنها پناه و دل خوشیم خانواده شماست.

یا مَوْلاتی یا فاطِمَهَ اَغْیثینی