بسم الله الرحمن الرحیم
تنهایی
بدترین غصه ها را داشته باشی وقتی کسی کنارت باشد
وقتی یک دوست در کنارت داشته باشی
وقتی بتوانی حرف هاست را به او بگویی
غصه ها قابل تحمل میشوند.
اما اگر تنها باشی.
غصه ها دوره ات میکنند و شروع میکنن به زخم زدن.
آن وقت است که عزیزانت هم نمی توانند دردی را دوا کنند.
عادت کرده ام موقعی که دیگر تحملم تمام میشود میروم در خانه مادر سادات.
شاید ننگ باشم برایشان ولی فرزندشان که هستم.
نوکرشان که هستم.
مادر جان امروز از دل گرفتگی هم گذشته است.
زمین و زمان دست به دست هم داده اند تا بگویم کم آوردم.
اما تا زمانی که خدا نگاهم میکنم و نوکر شما هستم نمی گویم.
اما مادر جان شما هم کمکم کنید.
شما که دستگیر همه عالم هستید
شما که تمام غصه های مولا با بودن شما حل میشد
انگار غصه ها هم دیگر شده اند صاحب خانه و من میهمان.
مادر جان اگر نگاهم نکنید غم ها مرا با خود میبرند
من نمیخواهم از در این خانه دور شوم.
تنها پناه و دل خوشیم خانواده شماست.
یا مَوْلاتی یا فاطِمَهَ اَغْیثینی